آموزش و دانایی, معرفی کتاب‌

کتاب چهار غول استعدادی-استراتژی‌های ملی در توسعه‌ی منابع انسانی

مدیریت استعداد به معنای اجرای فرآیندهایی برای جذب، شناسایی، توسعه، مشارکت و حفظ افراد ارزشمند برای یک کشور و یا یک سازمان است. برای مؤثر بودن این رویکرد هر یک از فرایندهای مرتبط می‌بایست با اهداف استراتژیک کشور و یا کسب‌وکار همسو باشند.

کتاب چهار غول استعدادی (The Four Talent Giants)-  استراتژی‌های ملی در توسعه‌ی منابع انسانی چهار کشور ژاپن، استرالیا، چین و هند را تشریح می‌کند.

منطقه آسیا و اقیانوسیه شاهد دستاوردهای اقتصادی خارق‌العاده‌ای بوده است. تبدیل ژاپن پس از جنگ جهانی دوم به یک قدرت اقتصادی که سلطه ایالات متحده را در اواخر دهه ۱۹۸۰ به چالش کشید، معجزه‌آسا بود. ظهور چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان یکی از خیره‌کننده‌ترین داستان‌های قرن بیست و یکم است. هند، که اکنون از نظر تولید ناخالص داخلی جزو پنج اقتصاد برتر است، به سرعت در حال پیشرفت است. استرالیا با وجود جمعیت کم، در سال ۱۹۶۰ در میان ده کشور برتر از نظر تولید ناخالص داخلی قرار داشت و همچنان مقاوم باقی مانده است. در حالی که پرورش، جذب و بهره‌برداری از استعدادها برای رشد در این کشورها بسیار مهم بوده است، رویکردهای آنها بسیار متنوع بوده است که نشان‌دهنده تفاوت‌های فرهنگی، تاریخی و نهادی قابل توجه است.

شین در کتاب جدید خود، توضیح می‌دهد که چگونه چهار کشور آسیا و اقیانوسیه – ژاپن، استرالیا، چین و هند- توانسته‌اند از طریق توسعه استراتژیک استعدادها، به قدرت اقتصادی جهانی دست پیدا کنند و شتاب خود را در این مسیر حفظ کنند.

انتشارات استنفورد به تازگی کتاب «چهار غول استعدادی» (The Four Talent Giants)- استراتژی‌های ملی در توسعه‌ی منابع انسانی در ژاپن، استرالیا، چین و هند را منتشر کرده است.

نویسنده‌ی کتاب آقای گی ووک شین، یک مهاجر کره‌ای ساکن آمریکا و استاد دانشگاه استنفورد است. کتاب بر پایه‌ای نظریه‌ی سبد استعدادی (talent portfolio theory) نوشته شده است. این نظریه چنین بیان می‌کند کهامروز در جهان پیچیده و دانش‌محور، رقابت کشورها پیرامون حفظ، جذب و به کارگیری بهینه از استعدادها و منابع انسانی‌شان وابسته است.

در حقیقت در جهان امروز و فردا، این منابع طبیعی نیستند که توسعه‌ی پایدار را رقم می‌زنند. منابع انسانی و به خصوص استعدادهای درخشان تعیین‌کننده‌ میزان توسعه و ارزش‌آفرینی هستند. هر کشوری سبد استعدادی غنی‌تری داشته باشد، امکان رشد و توسعه‌ی پایدار و سریع‌تری را دارد. پیش‌فرض پایه‌ای دیگر کتاب هم این است که مرکزیت جهان در حال چرخش از غرب به قاره‌ی آسیا است و هر چهار نمونه‌ی مطالعاتی کتاب هم کشورهای حوزه‌ی آسیا و پسیفیک هستند:

۱. ژاپن: با رویکرد از ما، توسط ما و برای ما. استراتژی ژاپن استفاده‌ی حداکثری از استعدادهای خود ژاپنی‌هاست. این استعدادها در ژاپن پرورده می‌شوند و برای ژاپن هم به کار گرفته می‌شوند.

۲. استرالیا: سرزمین مهاجران.استراتژی استرالیا برای غنی کردن سبد استعدادی‌اش با رویکرد بهره‌گیری از مهاجران اقدام می‌نماید. جذب مهاجران از نقاط مختلف دنیا و فراهم آوردن استانداردهای زندگی برای تداوم حضور آنان از برنامه‌های عملیاتی بهره‌مندی از ظرفیت و توانمندی آنها برای رشد و توسعه پایدار و ایجاد ارزش افزوده برای کشور است.

۳. چین: بازگشت برای خدمت به کشور. استراتژی چین، فرستادن استعدادها به سایر کشورها برای تحصیل و بازگرداندن و جذب آنان پس از اتمام تحصیلات و ایجاد زمینه‌های لازم برای بهره‌مندی از توان و ظرفیت دانشی و تجربی آنان است.

۴. هند: سرمایه‌گذاری بر استعدادهای خارج از کشور. استراتژی هند، استفاده از ظرفیت هندی‌های حاضر در سایر کشورها به خصوص هندی‌های ساکن آمریکا و کانادا است. هند اصراری بر بازگشت هندی‌های خارج از هند ندارد. اما برای جذب سرمایه‌های آنان و بهره‌مندی از ایده‌های آنان برای توسعه‌ی هند بسیار باز و پذیرا برنامه‌ریزی و عمل می‌کند.

فصل‌های بعدی کتاب هم در مورد درس‌های سیاستی از اجرای این استراتژی‌ها در مورد این کشورها است.استفاده

این کتاب بینش‌های ارزشمندی را برای سیاست‌گذاران و اندیشمندان حوزه منابع انسانی ارائه می‌دهد، از مفاهیم ارزنده این کتاب «چهار غول استعدادی» و تحلیل نتایج هر یک از رویکردها در کشورهای مورد نظر با توجه به پیشنه فرهنگی و سطح بلوغ در مسیر توسعه،می‌تواند الگوی مناسبی برای سیاست گذاری بنیادین و تعیین رویکردهای کلان در سطح ملی و سازمانی برای استفاده از ظرفیت‌های مختلف سرمایه های انسانی داخلی و خارجی باشد.

ای دوست‌! شکر بهتر یا آنک شکر سازد‌؟

خوبیِ قمر بهتر یا آنک قمر سازد‌؟

ای باغ‌! تویی خوشتر یا گلشنِ گل در تو‌؟

یا آنک برآرد گُل صد نرگس تر سازد‌؟

ای عقل‌! تو به باشی در دانش و در بینش

یا آنک به هر لحظه صد عقل و نظر سازد‌؟

ای عشق‌! اگر چه تو آشفته و پُرتابی

چیزی‌ست که از آتش بر عشق کمر سازد

بیخود شده‌ی آنم سرگشته و حیرانم

گاهی‌م بسوزد پر گاهی سر و پر سازد

دریای دل از لطفش پُر خسرو و پُر شیرین

وز قطره اندیشه صد گونه گهر سازد

آن جمله گهر‌ها را اندر شکند در عشق

وان عشق عجایب را هم چیز دگر سازد

شمس‌الحق تبریزی چون شمس دل ما را

در فعل کند تیغی در ذات سپر سازد

(حافظ)

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها