آموزش و دانایی, مربیگری و منتورینگ

تفاوت بین ریاست کردن و رهبری

بین «ریاست کردن» و  «رهبری کردن» تفاوت‌های ژرف، سرنوشت‌ساز و تعیین کننده ای وجود دارد. یکی محیطی می‌سازد مملو از ترس و رکود، و دیگری فضایی سرشار از اعتماد و نوآوری. تفاوت‌های بین رییس و رهبر نشان می‌دهد که چرا یک رهبر اندیشمند و فرهیخته می‌تواند الهام‌بخش باشد و تیم‌ها را به سمت موفقیت‌های پایدار سوق دهد و مکرر ارزش بیافریند.

  • رییس مرتب دستور می دهد و اجازه حرف زدن و اظهار نظر به کارکنان نمی دهد، رهبر، شرایط را مهیا می کند تا افراد اظهار نظر کنند، ایده بدهند، حتی اشتباه کنند و خلاقیت و نوآوری داشته باشند و تجربه کسب کنند به عبارتی رهبر فضایی امن برای اظهارنظر، اشتباه کردن و یادگیری ایجاد می‌کند که سنگ‌بستر خلاقیت و نوآوری است.
  • رییس، ریاست بر افراد است، رهبر همکاری با افراد است.
  • رییس خود را برتر از دیگران می پندارد، رهبر خود را در کنار افراد، حامی افراد و هماهنگ کننده افراد می پندارد.
  • رییس همواره به رده های بالاتر از خود توجه می کند و بدنبال عملیاتی کردن دستورات آنهاست و گاهاً با پنهان کاری آنها را گمراه می‌کند. رهبر دیدگاه ها و درخواست های سطوح پایین را جهت اتخاذ تصمیمات موثرتر دریافت و به سطوح بالاتر به همراه تحلیل راهبردی ارایه می دهد و مشاور امین سطوح بالاتر است.
  • رییس فقط مجری دستورات مافوق است مبتنی بر ترس است، اما رهبر پلی بین سطوح مختلف سازمان است و با تحلیل راهبردی، تصمیم‌گیری را بهبود می‌بخشد.

  • رییس به همگان نظراتش را به هر طریق ممکن اجبار می کند، رهبر نظرات دیگران را جویا می شود و سوال می پرسد.
  • رییس با انگشتانش اشاره می کند، رهبر دستش را دراز می کند.
  • رییس همواره سرزنش می کند، مچ می گیرد و گاهی پا و رهبر دستش را دراز می کند و دست می‌گیرد و کمک می کند و یاری می‌رساند.
  • رییس همواره بدنبال کشف نقاط ضعف زیردستان و تعویض مکرر افراد است و حتی اجازه نشستن بر روی نیمکت را به آنها نمی‌دهد. رهبر بدنبال انتقال تجربه، توسعه افراد به عنوان همکار و فراهم نمودن زمینه رشد آنهاست. بنابراین نقاط ضعف را اصلاح می کند و نقاط قوت را برجسته می‌سازد.
  • یک رییس همواره می گوید من و اما یک رهبر همواره از کلمه ما در حرف و عمل استفاده می‌کند.
  • رییس دچار کوربین ناشی از غرور می‌شود و رهبر به بصیرت، واقع بینی و روشن بینی ناشی از برقراری تعامل و درک صحیح دیگران دست می یابد.
  • رییس می گوید برو، رهبر می گوید بیا برویم.
  • رییس تحمل شنیدن دیدگاه های تازه را ندارد و ایده مخالف خود را نمی پذیرد، رهبر ایده ها را بررسی می‌کند و بازخورد سازنده می‌دهد.
  • رییس افراد را به پایین حل می‌دهد و از آنها به عنوان نردبان و طعمه استفاده می‌کند، رهبر افراد را انسان می‌بیند و آنها را به بالا می کشد.
  • رییس افراد توانمند را قایم می‌کند، رهبر افراد توانمند را معرفی می‌کند.
  • رییس بیم می دهد و می ترساند، رهبر امید می‌دهد و امیدوار می کند.
  • رییس خود را می بیند و رهبر به دیگران توجه دارد.
  • رییس گروه غیر رسمی مخرب و جو بی اعتمادی ایجاد می کند و شخصیت افراد را تنزل می دهد، رهبر گروه های غیر رسمی هم گرا و قابل اعتماد ایجاد می‌کند و شخصیت افراد را ارتقا می دهد و عامل هم افزایی است.
  • رییس دافعه دارد و رهبر جاذبه.
  • رییس به فکر برنده شدن خود است و رهبر بدنبال موفقیت جمعی و برنده شدن همه است.
  • رییس افراد قوی را حذف می کند، تا خود بهتر دیده شود و اندازه آنها را کوتاه می‌کند تا هم اندازه خودش شوند، رهبر افراد قوی را انتخاب می کند، حمایت می کند، رشد می‌دهد و از آنها به عنوان مربی، مشاور و عاملی برای رشد و توسعه خود و دیگر بهره برداری می کند.
  • رییس در مذاکرات رودرو آدم خوبی به نظر می‌رسد و رهبر در غیاب تو.
  • رییس تا زمانی که هست احترام دارد، رهبر تا ابد در ذهن و قلب باقی می ماند.
  • رییس همواره نگران از دست دادن جایگاه خود است و برای حوزه‌های قدرت بیشتر حریص است به هر کس آویزان می‌شود، رهبر، بیشتر پاسخگو است و از مسولیت هایی که در حوزه تخصص و اعتبار حرفه ایش نیستند گریزان است.
  • رییس در کوتاه مدت موفق است و رهبر در بلند مدت.
  • چرا؟! چون رییس از کارکنان استفاده یا سوء استفاده می کند اما رهبر عاشق است، به افراد عشق می‌ورزد، انرژی مثبت می‌دهد و توسعه گر است و بدنبال رشد و پرورش آنهاست.

دانلود کلیپی در این زمینه در لینک زیر:

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها