- آموزش و دانایی
- استراتژی
- ارزشیابی و طبقه بندی مشاغل
- برنامهریزی منابع انسانی
- بهداشت، ایمنی و سلامت
- جبران خدمات
- جذب و استخدام
- روابط عمومی
- روابط کار و کارگری
- فرایندها و ساختار سازمانی
- فرهنگ سازمانی و ارزشها
- فناوری اطالاعات در منابع انسانی
- مباحث عمومی مدیریت
- مدلهای کسب و کار
- مدیریت عملکرد
- مربیگری و منتورینگ
- معماری سازمانی، طراحی
- نظام پیشنهادها، ایده پردازی و نوآوری
روایتگری سازمانی – نقش داستانسرایی در تحول منابع انسانی

رولان بـارت در مقالـهای کلاسـیک خـود در زمینـهی «تحلیـل سـاختار روایـتهـا» روایتها را پدیدهای مـیدانـد کـه در اسـطوره، افـسانه، داسـتان، قـصه، رمـان، حماسـه، تراژدی، نمـایش درام، کمـدی، نقاشـی، سـینما، اقـلام خبـری، مکالمـات و مـوارد مـشابه به چشم می خـورد و معتقـد اسـت کـه ایـن طیـف تقریبـاً نامحـدود صـورتهـای روایـت را میتـوان در هـر عـصر، هـر مکـان و هـر جامعـه جـستجوکرد. روایـت بـا تـاریخ انـسان آغاز می شود و در هیچ نقطهای مردمی بدون آن نبودهاند (بارت،۱۹۷۷، ۷۹).
دسته ای دیگر از تعـاریف روایـت هـا را سـازه هـای تحلیلـی مـی داننـد کـه تعـدادی از کــنش هــا و وقــایع مربــوط بــه گذشــته و یــا زمــان حــال را کــه در شــرایط دیگــر گسسته و نامربوط تلقی مـی شـوند، در حـول یـک کلیـت منـسجم و مـرتبط پیونـد مـیدهد. ایـن کلیـت ارتبـاطی بـه هـر یـک از عناصـر داسـتان معنـا بخـشیده و آ نرا تبیـین مــیکنـد و در همــان حـال توســط آنهــا شــکل مــیگیــرد.(نقــل در گــریفین، ۱۹۹۳).
داستانسرایی مؤثر، مهارتی ضروری برای رهبران کسبوکار و بازاریابانی است که میخواهند با تیمها، مشتریان و ذینفعان خود ارتباط برقرار کنند. داستانها قدرت ترغیب، اطلاعرسانی و الهامبخشی دارند. به طوری که میتواند سازمانها را در انتقال ایدههای پیچیده، ایجاد اعتماد و ارتباطات عاطفی با مخاطبان خود یاری رساند.
داستانسرایی بخش غریزی انسان بودن است. از داستانهای قبل از خواب دوران کودکی گرفته تا ایدههای خلاقانه تفکری، همه ما عاشق شنیدن و به اشتراک گذاشتن داستانها هستیم. اما آیا میدانستید که داستانسرایی میتواند به ابزاری قدرتمند برای توسعه برند کسب و کار تبدیل شود؟
با استفاده از تکنیکهای موثر داستانسرایی میتوانید مخاطبان خود را به گونهای درگیر، الهامبخش و با آنها ارتباط برقرار کنید که با هیچگونه داده یا آماری هرگز نمیتوانید این کار را انجام دهید.
تغییر مثبت و دمیدن روح در ابتکارات منابع انسانی
متخصصان منابع انسانی از طریق هنر داستانسرایی میتوانند قلب ماموریت خود را روشن کنند و سیاستها، برنامهها و شیوهها را در سطح عمیقاً شخصی با کارکنان و خانوادههای آنها طنینانداز نمایند.
قدرت داستانسرایی در کسب و کار
داستانسرایی موثر یک مهارت ضروری برای رهبران کسب و کار، بازاریابی و منابع انسانی است که میخواهند با تیمها، مشتریان، کارکنان و دیگر ذینفعان سازمان ارتباط معنیدار و بلند مدتی را برقرار کنند. داستانها قدرت ترغیب، اطلاعرسانی، پیوند و الهامبخشی دارند. آنها میتوانند به شما در برقراری ارتباط با ایدههای پیچیده، ایجاد اعتماد و برقراری ارتباطات عاطفی با مخاطبانتان کمک کنند.
اما چه چیزی یک داستان خوب را میسازد؟ یک داستان خوب باید آغاز، میانه و پایان روشنی داشته باشد. باید برای مخاطبان شما قابل درک و مرتبط باشد. همچنین باید یک مؤلفه عاطفی قوی داشته باشد، چه طنز، غم یا هیجان. هرچه داستان از نظر احساسی جذابتر باشد، احتمال به خاطر سپردن آن بیشتر است.
ویژگیها و اجزای روایتها
وجــه مشخــصهی روایــتهــا ســازماندهی خطــی رویدادهاســت. مبنــای روایــت هــا اتّصال پـی در پـی و ظـاهر شـدن داسـتان در آن هاسـت. بـه بیـان دیگـر روایـت هـا دارای یک آغاز، مجموعـه ای از کـنش هـای مداخلـه کننـده و بـه دنبـال آن پایـانی هـستند کـه منـوط بـه کـنشهـای قبلـی حـادث شـده اسـت. روایـتهـا محـصور کننـده و انعکـاس دهنـدهی اهمیـت روش شـناختی و تـاریخی ترتیـب زمـانی کـنش بـه شـمار مـیآینـد. «هر لحظهی تاریخی هـم نتیجـهی فراینـد قبلـی اسـت و هـم شاخـصی بـه سـوی جهـت مسیر آیندهی آن است» (تامپسون، ۱۹۷۸ : ۴۷).
بـه نظـر مـی رسـد روایـت کـردن یـک تجربـه، ابـزار مناسـبی بـرای سـهیم کـردن
تجربهی خود به دیگران بـه عنـوان یـک نتیجـه و یـک فراینـد باشـد بـه گونـهای کـه هـم مخاطبین این تجربـه و هـم راوی بتوانـد ایـن تجـارب را بازسـازی کننـد و در نتیجـه فهـم مشترکی از آن پیدا کنند (رزنتال و فیشر رزنتال، ۲۰۰۴ : ۲۵۹).
لابوف یک روایـت کامـل را متـشکّل از شـش جـز ء کـارکردی متمـایز مـی دانـد کـه عبارتند از:
الـف- انتـزاع؛ ب- جهـت گیـری؛ ج- کـنش پیچیـده کننـده؛ د- ارزیـابی؛ ه- نتیجـه یا راه حل؛ و- کد.
از میان اجزای فـوق بـرای تمیـز دادن یـک روایـت تن هـا کـنش پیچیـده کننـده ضـروری است (لابوف، ۱۹۷۲ : ۳۷۰).
چرا داستانسرایی در دنیای شرکتها اهمیت دارد؟
داستانها به یاد ماندنی و متقاعدکننده هستند. آنها توجه ما را جلب میکنند و آن را حفظ میکنند و باعث میشوند اطلاعات ارائه شده را بیشتر به خاطر بسپاریم. در دنیای شرکتها، داستانسرایی شرکتی میتواند به صورت فوقالعادهای ارزشمند و اثرگذار باشد.
در نظر بگیرید، آخرین باری که فهرستی طولانی از آمار یا ارقام را به خاطر آوردید، چه موقع بوده است؟ حالا به زمانی فکر کنید که داستانی واقعاً با شما طنینانداز شده است. تفاوت را مقایسه کنید؟ داستانها چیزی بیش از صرفاً جذاب بودن هستند، آنها همچنین در انتقال پیامهای مهم، به ویژه هنگامی که از داستانسرایی در بازاریابی استفاده میکنید، مؤثر هستند.
به عنوان مثال، یک مدیر منابع انسانی میتواند از یک داستان برای نشان دادن اهمیت کار تیمی و یا حل تعارض استفاده کند.
با بیان داستانی موثر در مورد زمانی که اعضای تیم برای غلبه بر یک چالش دشوار با هم کار میکنند و همدیگر را در شرایط بحرانی حمایت میکنند و از خودگذشتگی و ایثار نشان میدهند، میتوانید اثری بلند مدت و موثر در سازمان به جای بگذارید. با به اشتراک گذاشتن اینگونه داستانها، نه تنها اهمیت کار تیمی را منتقل میکنید، بلکه تیم خود را نیز برای همکاری در جهت یک هدف مشترک الهام میبخشید.
نقش روانشناسی در داستانسرایی مؤثر
اما چرا داستانها اینقدر به یاد ماندنی و متقاعدکننده هستند؟
همه چیز به نحوه معادلات مغز ما برمیگردد. وقتی داستانی میشنویم، مغز ما دوپامین آزاد میکند، مادهای شیمیایی که با لذت و پاداش مرتبط است. این واکنش شیمیایی باعث میشود احساس خوبی داشته باشیم و به ما کمک میکند داستان را بهتر به خاطر بسپاریم.
علاوه بر این، داستانها به دلیل درگیر کردن بخشهای مختلف مغز، مانند پردازش زبان، مناطق حسی و حرکتی، به یاد ماندنیتر هستند. همه این عوامل در کنار هم، داستانها را به ابزاری قدرتمند برای ارتباط تبدیل میکنند.
علاوه بر این، داستانها میتوانند به ایجاد اعتماد بین قصهگو و مخاطبانشان کمک کنند. وقتی داستانی میشنویم، میتوانیم با احساسات و تجربیات فردی که داستان را میگوید، ارتباط برقرار کنیم. این امر حس همدلی و درک ایجاد میکند که میتواند منجر به افزایش اعتماد و ارتباط شود.
حالا که اهمیت داستانسرایی را مرور کردیم، برخی از عناصر کلیدی و روشهای داستانسرایی که یک داستان تجاری جذاب را تشکیل میدهند، را در ادامه تشریح میکنیم.
ساختار:
هر داستانی به یک آغاز، میانه و پایان نیاز دارد. این ساختار به مخاطبان شما کمک میکند تا نکات کلیدی مورد نظر شما را دنبال کنند و بفهمند. یک داستان خوب همچنین یک پیام یا مضمون اصلی واضح خواهد داشت که همه چیز را به هم پیوند میدهد.
به عنوان مثال، اگر داستان چگونگی شکلگیری کسب و کار خود را تعریف میکنید، میتوانید با پیشینه بنیانگذار شروع کنید، به چالشهایی که در شروع کسب و کار با آنها روبرو بودهاند بپردازید و داستان خود را با موفقیتی که به دست آوردهاید و تأثیری که بر صنعت و جامعه گذاشتهاید، به پایان برسانید.
داشتن یک ساختار واضح مانند این به مخاطبان شما کمک میکند تا درگیر داستان بمانند و نکات کلیدی داستان را به خاطر بسپارند.
شخصیتها: انسانیسازی داستان
مردم با مردم ارتباط برقرار میکنند، نه با شرکتها یا برندها. اگر میخواهید مخاطبان شما به آنچه میگویید اهمیت دهند، باید شخصیتهای قابل ارتباطی ایجاد کنید که بتوانند از آنها حمایت کنند. چه مشتری، کارمند یا بنیانگذار باشد، مطمئن شوید که داستان شما افراد واقعی را در هسته خود دارد.
به عنوان مثال، اگر داستان چگونگی کمک کسب و کار شما به مشتری برای حل یک مشکل را تعریف میکنید، حتماً جزئیاتی در مورد سفر مشتری و چگونگی کمک کسب و کار خود به آنها را ذکر کنید. این به مخاطب شما کمک میکند تا با مشتری ارتباط برقرار کند و تأثیر کسب و کار شما را درک کند.
با انسانیسازی کسب و کار خود، میتوانید ارتباط عمیقتری با مخاطب خود ایجاد کنید و تأثیر ماندگاری بر او بگذارید.
درگیری و حل مسئله: درگیر کردن مخاطب
هر داستان خوب به درگیری نیاز دارد. این چیزی است که مخاطب شما را درگیر و طرفدار شخصیتها نگه میدارد. اما حل مسئله را فراموش نکنید، پایان خوش یا حل مسئله چیزی است که تأثیر ماندگاری بر مخاطب خود را به جای میگذارد.