- آموزش و دانایی
- استراتژی
- ارزشیابی و طبقه بندی مشاغل
- برنامهریزی منابع انسانی
- بهداشت، ایمنی و سلامت
- جبران خدمات
- جذب و استخدام
- روابط عمومی
- روابط کار و کارگری
- فرایندها و ساختار سازمانی
- فرهنگ سازمانی و ارزشها
- فناوری اطالاعات در منابع انسانی
- مباحث عمومی مدیریت
- مدلهای کسب و کار
- مدیریت عملکرد
- مربیگری و منتورینگ
- معماری سازمانی، طراحی
- نظام پیشنهادها، ایده پردازی و نوآوری
فرهنگسازی یعنی آموزشهایی ارائه شود که کاربردی و قابل انجام است، نه یک تئوری طولانی برای حالتی کلی. فرهنگ سازی یعنی انتشار مفاهیمی ساده و قابل درک برای استفاده، به تمام شیوه های ممکن، بصورتی که ذهن افراد جامعه از مطالب مورد نظر اشباع گردد. برای تغییر رفتار افراد یک سازمان و یا یک جامعه بزرگتر میبایست با اقدامهای عملی، پرتکرار، کوچک و بزرگ توسط افراد در سطوح مختلف، آموزش را اثرگذار نمود.
فرهنگ یعنی: «الگوی مشترک فکر کردن، احساس کردن و عکسالعملنشان دادن در یک گروه از انسانها.» هسته و عصارهی فرهنگ، مجموعهای از باورهای نهادینه شده است که بر اساس آنها، روی اعضای گروه و رفتارهایشان، ارزشگذاری و داوری میشود.
فرهنگ سازمانی، شیوه مناسب رفتار در درون سازمان را تعریف میکند. این فرهنگ متشکل از اعتقادات و ارزشهای مشترک میان کارکنان است که توسط رهبر سازمان مربوطه معین میشوند؛ سپس از طریق روشهای مختلف، توسعه پیدا میکنند و تقویت میشوند. در نهایت، ادراکات، رفتارها و درک کارکنان سازمان را شکل میدهند.
فرهنگهای سازمانی توسط عوامل مختلفی از جمله ارزشها و ترجیحات بنیانگذاران، تقاضاهای صنعت، اهداف و فرضیات اولیه ایجاد میشوند. فرهنگ از طریق جذب، انتخاب، خروج، جبران خدمات و سیستمهای پاداشدهی حفظ میشود.
فرهنگ سازمانی شامل فرضیات، ارزشها و هنجارهای مشترکی است که رفتار افراد را در یک سازمان هدایت میکند. این فرهنگ در اشکال مختلفی مانند ارزشها و باورها، اصول اساسی که تصمیمگیری و رفتار را هدایت میکنند، تجلی مییابد (2021Azeem, et al.,). هنجارها و رویهها، روشهای پذیرفته شده برای انجام کارها در سازمان. نمادها و زبان اصطلاحات، آیینها و داستانهای منحصر به فرد که ارزشهای فرهنگی را منتقل میکنند. آیینها و مراسم فعالیتهای منظمی هستند که فرهنگ را تقویت میکنند.
رهبری در شکلدهی و حفظ فرهنگ یک سازمان بسیار مهم است. رهبران با بیان یک چشمانداز روشن، الگوسازی رفتارهای مطلوب و تقویت ارتباطات آزاد، میتوانند محیطی مثبت را پرورش دهند که رشد، همکاری و نوآوری را ارتقا دهد. رهبری فرهنگی مؤثر نه تنها میزان مشارکت کارکنان را افزایش میدهد و موجب حفظ کارکنان توانمند میشود، بلکه موفقیت کلی سازمان را نیز به دنبال دارد. رهبران با تعهد به بهبود مستمر و همسو کردن اقدامات خود با ارزشهای اصلی، میتوانند یک فرهنگ سازمانی پایدار و تأثیرگذار ایجاد کنند که منافع آن به همه افراد درگیر برمیگردد.
در کتاب رهبری سازمانی، مارگولیس و مایو پنج بُعد از جهتگیری سازمانی ارتباطی را ارائه میدهند که میتوانید از آنها برای شکلدهی فرهنگ نیز استفاده کنید:
- مخاطب خود را بشناسید: درک دقیقی از دیدگاه مخاطبان خود داشته باشید. آنها از قبل چه اطلاعاتی دارند؟ چه سوالات یا نگرانیهایی دارند؟ چه عواملی برای آنها بیشترین اهمیت را دارد؟
- محتوا را تهیه کنید: بر اساس مخاطب خود، محتوای پیام خود را طوری تنظیم کنید که با آنچه آنها میخواهند و نیاز به یادگیری دارند، همسو باشد.
- همسوسازی هدفمند: هدف ارتباط خود را تعیین کنید. آیا هدف اطلاعرسانی است، به معنای درخواست نظر، کسب تأیید یا ایجاد انگیزه در مخاطبان شما؟
- طراحی فرآیند: از نظر لجستیکی، تصمیم بگیرید که چگونه پیام خود را ارائه خواهید داد. زمانبندی، فراوانی، کانال و چه کسی مسئول است را در نظر بگیرید.
- لحن و سبک مناسب: پیام را با لحن و سبک مناسب و با استفاده از آنچه مایو و مارگولیس به عنوان «شش C» مینامند، ارائه دهید:
- دلسوزی: آیا به مخاطبان خود نشان میدهید که به دیدگاههای آنها اهمیت میدهید؟
- وضوح: آیا با کسانی که با پیام آشنا نیستند، به روشنی ارتباط برقرار میکنید؟
- ایجاز: آیا پیام به اندازه کافی کوتاه است که بتوان آن را درک کرد؟
- ارتباط: آیا از نظر احساسی با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکنید؟
- اعتقاد: آیا تعهد خود را به خیر سازمان خود نشان میدهید؟
- شجاعت: آیا به توانایی خود در رهبری در شرایط عدم قطعیت اعتماد دارید؟
در کلیپ پیوست نقش عملی مارک روته نخست وزیر هلند به عنوان یک مقام عالیرتبه در هنگام ورد به پارلمان در زمینه فرهنگ و آموزش آن نشان داده شده است.